هزاران راه نرفته
هزاران راه نرفته را می رویم از همان مسیری که دیروز قدم گذاشتیم از همان خیابان از همان کوچه و همان کفش های خسته به پایمان است و در کشاکش قدم زدن های ممتد با خود سخن می گوییم و شاید آوازی یا ترانه ای زمزمه می کنیم ، بی آنکه بدانیم برای چه و برای که و ت...