آوای کویر در هیاهویی مملو از سکوت
کویر، این هیچستان پراسراری که در آن، دنیا و آخرت، روی در روی هماند. دوزخ زمینش و بهشت، آسمانش، و مردمی در برزخ این دو، پوست بر اندام خشکیده، بریان؛ پیشانی، هماره پرچین؛ لبها همیشه چنان که گویی مرد میگرید یا دلش از حسرتی تلخ یا از منظرهای دلخراش میس...