:

Shahnameh شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی یکی از برجسته ترین آثار حماسی جهان

شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، حماسه‌ای منظوم بر وزن «فَعولُن فعولن فعولن فَعَلْ/ فَعولْ»، در بحرِ مُتَقارِبِ مثمَّنِ محذوف و دربرگیرندهٔ نزدیک به ۵۰٬۰۰۰ بیت و یکی از بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین سروده‌های حماسیِ جهان است که سرایشش دست‌آورد دست‌کم سی سال کار پیوستهٔ این سخن‌سرای نامدار ایرانی است. موضوع این شاهکار ادبی افسانه‌ها و تاریخ ایران از آغاز تا حمله اعراب به ایران در سدهٔ هفتم میلادی است که در چهار دودمان پادشاهیِ پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان گنجانده می‌شود.

هنگامی که زبان دانش و ادبیات در ایران زبان عربی بود، فردوسی، با سرودن شاهنامه با ویژگی‌های هدف‌مندی که داشت، زبان پارسی را زنده و پایدار کرد. یکی از بن‌مایه‌های مهمی که فردوسی برای سرودن شاهنامه از آن استفاده کرد، شاهنامهٔ ابومنصوری بود. شاهنامه نفوذ بسیاری در جهت‌گیری فرهنگ فارسی و نیز بازتاب‌های شکوه‌مندی در ادبیات جهان داشته‌است و شاعران بزرگی مانند گوته و ویکتور هوگو از آن به نیکی یاد کرده‌اند.

شاهنامه بزرگ‌ترین کتاب به زبان پارسی است که در همه جای جهان مورد توجه قرار گرفته و به بسیاری از زبان‌های زندهٔ جهان بازگردانی شده‌است. نخستین بار در سال ۶۰۱ خورشیدی بنداری اصفهانی شاهنامه را به زبان عربی برگرداند و پس از آن بازگردانی‌های دیگری از این اثر، ازجمله بازگردانیِ ژول مُل به فرانسوی، انجام گرفت.

یکی از تاریخ‌دانان و مصرشناسان گفته‌است که زبان قبطی و ادبیات کهن مصر در یورش عرب‌ها به این سرزمین از بین رفت و به فراموشی سپرده شد و امروزه زبان رسمی کشور مصر، عربی است، چون مصریان کسی مانند فردوسیِ ایرانی را نداشتند. مصر با یورش اعراب تمدن، تاریخ، فرهنگ بومی و زبانش را از دست داد، ما نمی‌توانیم دربارهٔ فرهنگ مصریان گفت‌وگو کنیم، چون امروزه کسانی با آن فرهنگ در آن‌جا حضور ندارند. فردوسی فرهنگ، زبان و تاریخ حماسیِ ایرانیان را با شاهنامه جاودانه کرد.[منبع نامعتبر؟]

فردوسی هنگامی شاهنامه را سرود که زبان پارسی دچار آشفتگی بود و او از ماندگار شدن این آشفتگی و افزونی آن جلوگیری کرد. فردوسی در سرودن شاهنامه بیشتر از پارسی سره بهره برده و شمار واژگان عربی در شاهنامه ۸۶۵ واژه است.

۲ اسفندماه ۱۳۸۸ پایان هزارهٔ سرایش شاهنامه بود. جشن جهانیِ هزارهٔ شاهنامه با بودنِ نمایندگان ۱۹۲ کشور وابسته به یونسکو در پاریس، فرانسه در بنای این نهاد جهانی با همکاری بنیاد فردوسی برگزار شد. هم‌چنین، آیین بزرگداشت هزارهٔ شاهنامه در کشورهای گوناگون به بهانهٔ ثبت آن در یونسکو از جمله برلین، آلمان برگزار شد.

فردوسی سرودهٔ خود و منبع آن را چندین بار «نامه»، «نامهٔ باستان»، «نامهٔ  خسروان»، «نامهٔ شهریار» و از این دست نامیده، اما در هیچ‌جای، آن را  «شاهنامه» یا در تنگنای وزن، «شهنامه» نام نداده‌است. تنها در یک بیت از هجونامه «شهنامه» آمده‌است. اما همهٔ آثار منظوم و منثور در آن روزگار را — که دربردارندهٔ پادشاهی ایران از کیومرث تا یزدگرد بود — بیشتر «شاهنامه» خوانده‌اند و نام منبع فردوسی هم «شاهنامهٔ ابومنصوری» بود. گذشته از این‌ها، منابع پس از فردوسی، اثر او را «شاهنامه» نامیده‌اند و در همهٔ دست‌نویس‌های آن و برگردان عربی بنداری نیز، نام آن «شاهنامه» آمده‌است. با نگرش به این نشانه‌ها و این‌که «شاهنامه» برگردان پارسی «خدای‌نامگ» در پهلوی بوده، گمانی برجای نمی‌ماند که نام این کتاب «شاهنامه» بوده‌است.[۱]


دانلود نسخه پارسی



The Shahnameh (Persian: شاهنامه‎ Šāhnāmah pronounced [ʃɒːhnɒːˈme], "The Book of Kings", also transliterated Shahnama), is a long epic poem written by the Persian poet Ferdowsi between c. 977 and 1010 CE and is the national epic of Greater Iran. Consisting of some 50,000 "distichs" or couplets (two-line verses),[2] the Shahnameh is the world's longest epic poem written by a single poet. It tells mainly the mythical and to some extent the historical past of the Persian Empire from the creation of the world until the Arab conquest of Iran in the 7th century. Modern Iran, Azerbaijan, Afghanistan and the greater region influenced by the Persian culture (such as Georgia, Armenia, Turkey and Dagestan) celebrate this national epic.

The work is of central importance in Persian culture and Persian language, regarded as a literary masterpiece, and definitive of the ethno-national cultural identity of Iran.[3] It is also important to the contemporary adherents of Zoroastrianism, in that it traces the historical links between the beginnings of the religion and the death of the last Sassanid ruler of Persia during the Muslim conquest which brought an end to the Zoroastrian influence in Iran

Ferdowsi started writing the Shahnameh in 977 AD and completed it on 8 March 1010.[4] The Shahnameh is a monument of poetry and historiography, being mainly the poetical recast of what Ferdowsi, his contemporaries, and his predecessors regarded as the account of Iran's ancient history. Many such accounts already existed in prose, an example being the Abu-Mansuri Shahnameh. A small portion of Ferdowsi's work, in passages scattered throughout the Shahnameh, is entirely of his own conception.

The Shahnameh is an epic poem of over 50,000 couplets, written in early Modern Persian. It is based mainly on a prose work of the same name compiled in Ferdowsi's earlier life in his native Tus. This prose Shahnameh was in turn and for the most part the translation of a Pahlavi (Middle Persian) work, known as the Xwadāynāmag ("Book of Kings"), a late Sassanid compilation of the history of the kings and heroes of Persia from mythical times down to the reign of Khosrau II (590–628). The Xwadāynāmag contained historical information on the later Sassanid period, but it does not appear to have drawn on any historical sources for the earlier Sassanid period (3rd to 4th centuries).[5] Ferdowsi added material continuing the story to the overthrow of the Sassanids by the Arabs in the middle of the 7th century.

free download

.


هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...